شکل فعال یک فعل چند زبانه همراه با همسانی اولیه همسانی یا اصطکاکی با پیشوند پایه فعل با meN- شکل می گیرد، که در آن N به معنای یک بینی است که با همان هماهنگی هماهنگ می شود.
garuk → menggaruk (= خراش)، hitung → menghitung (= برای شمارش)، beri → memberi (= دادن)، fitnah → memfitnah (= به دروغ متهم) cari → mencari (= برای جستجو)، dapat → mendapat (= برای به دست آوردن)، * jangkau → menjangkau (= برای رسیدن)
اگر همخانواد اولیه یک توقف غیرقانونی است یا آن، ناپدید می شود و فقط در جای خود بینی قرار می گیرد.
kandung → mengandung (= حاوی یا باردار شدن) putih → memutih (= به نوبه خود سفید)، satu → menyatu (= برای تبدیل شدن به یک / برای متحد شدن)، tulis → menulis (= برای نوشتن)
با استفاده از فعل ها با واکه آغاز می شود، بینی به صورت ng ([ŋ]) درک می شود. افعال مونوسایلبیل قبل از پیشوند یک صدای ابهام را اضافه می کنند، که پیشوند را menge- تولید می کنند.
bor (= ابزار خسته کننده / مته) → mengebor (= برای ایجاد سوراخ با مته).
فعل ها با همسانی متناوب بینی یا تقریبی شروع میشوند و همهی موشها را فقط به من وارد نمیکنند. نسخه ی گفتگو من را از پیش تعریف می کند و به جای آن از فرایند بینی استفاده می کند.
tanya → menanya → nanya picir → memikir → mmikir صرفه جویی → ng (e) repotin [همخوان تقریبی][همسانی اصطکاک] |